غذا از زمان پیدایش نهاد دیپلماسی و دولت – ملت مدرن در قرن هفدهم میلادی عنصر حائز اهمیتی در دیپلماسی بوده است. در طول تاریخ، دولتها برای کنترل و دسترسی به غذا و دیگر منابع طبیعی رقابت شدیدی داشته و گاهی درگیر جنگ شده اند، زیرا غذا برای بقای انسان ضروری بوده و به طور جدایی ناپذیری با توسعه سیاسی و اقتصادی مرتبط است.
امروزه غذا به عنوان متغیری برای تأثیرگذاری، انتقال فرهنگ، هویت و پیام هایی که بیانگر دوستی یا دشمنی است، استفاده شده و نقش آن به طور فزاینده ای در رویه های دیپلماسی عمومی و غذایی کشورهای مختلف برجسته شده است.
«دیپلماسی غذایی[1]» بعنوان شاخه ای از دیپلماسی عمومی به شدت با تلاش های جهانی برای کاهش گرسنگی در جهان مرتبط است و به عنوان ابزار توسعه ای توسط سازمان های بین دولتی، جامعه مدنی و همچنین خود دولت ها استفاده میشود. یکی از اهداف اصلی دیپلماسی غذایی ارائه کمکهای غذایی به بخشهایی از جهان است که تحت تأثیر درگیریها، کمبود منابع و منابع طبیعی و بلایای طبیعی قرار دارند. در نتیجه، دیپلماسی غذایی در رایج ترین شکل کمک غذایی خود، توسط بسیاری از کشورها به عنوان نمادی ملموس که به ایجاد تصویری مثبت در جامعه بین المللی کمک می کند استفاده شده است. این تصویر مثبت به افزایش جذابیت که یکی از ویژگی های اصلی قدرت نرم است کمک می کند.[2] مناسب ترین مفهوم نظری برای تبیین ارتباط غذا، سیاست و دیپلماسی، مفهوم قدرت نرم است. مفهوم قدرت نرم شامل مجموعهای از عوامل و ابزار عمدتاً غیر ملموس، مانند جذابیت، تأثیر، تصویر یا ایدئولوژی است که هدف نهایی آن ایجاد قابلیت جذابیت، اثرگذاری و اقناع غیر نظامی است. ارتباط بین دیپلماسی عمومی و غذا را میتوان با استفاده از سخنان پل راکور، که میگوید «دیپلماسی غذایی عمل به دست آوردن قلبها و ذهنها از طریق غذا» است تعریف کرد.
در بعد دیگر دیپلماسی غذایی به استفاده از منابع غذایی یک کشور برای تأثیرگذاری بر بازارهای جهانی غذا و روابط سیاسی و اقتصادی بین المللی اشاره دارد. این بعد از دیپلماسی غذایی صراحتا به مسائل امنیت غذایی و تفاوتهای سیاستی بین صادرکنندگان اصلی مواد غذایی یعنی روسیه، ایالات متحده، کانادا، استرالیا، اتحادیه اروپا و آرژانتین (برای گندم و غلات درشت) و چین، پاکستان، تایلند، ایالات متحده و ویتنام (برای برنج) و واردکنندگان مواد غذایی، به ویژه کشورهای فقیر با کمبود مواد غذایی در جهان در حال توسعه می پردازد.[3] استفاده از منابع غذایی برای تأثیرگذاری بر روابط بینالمللی فراتر از بازارهای بینالمللی مواد غذایی، شامل سایر اهداف سیاست خارجی مانند پیشبرد منافع ژئواستراتژیک در خارج از کشور، افزایش همکاری اقتصادی یا تقویت روابط سیاسی با کشور دیگر و مجازات یا تحریم دشمنان است. این بعد از دیپلماسی غذایی می تواند با اصول بشردوستانه بین المللی و اهداف امنیت غذایی جهان در تضاد باشد. به عنوان مثال، در طول جنگ سرد، ایالات متحده فروش 17 میلیون تن غلات به اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان مجازاتی برای حمله شوروی به افغانستان لغو کرد و در مورد دیگر به طور موقت حمل و نقل مواد غذایی به بنگلادش را بدلیل تجارت با کوبا متوقف کرد.[4]
در بعد دیگر دیپلماسی غذایی به واردات محصولات و کالاهای اساسی کشاورزی و ماشین آلات و تجهیزات جهت تحقق امنیت غذایی می پردازد. شناسایی دقیق ظرفیت کشورهای خارجی و همچنین نیازهای داخلی جهت انجام این بعد ضرورت دارد.
محورهای فعالیت دپارتمان دیپلماسی غذایی
- انجام مطالعات لازم و شناسایی فرصتهای ناشی از عضویت در سازمانها و مجامع تجاری- اقتصادی منطقهای و بینالمللی
- بررسی امكانات بازارهای بینالمللی به منظور حضور فعال كشور در سازمانها¬ و مجامع تجاری – اقتصادی منطقه¬ای و بین¬المللی
- انجام مطالعات راهبردی به منظور شناسایی و تقویت مزیتهای نسبی و تجارت میان کشورهای اسلامی
- حضور مؤثر در رويدادهاي منطقهاي و بينالمللي در حوزه کشاورزی و غذا و تلاش براي ارائه تصويري مناسب از جايگاه ج. ا. ايران در اين حوزه
- انجام مطالعات راهبردی به منظور شناسایی و تقویت مزیتهای نسبی و تجارت میان کشورهای عضو سازمان شانگهای
- تسهیل گری در شناخت و تقویت راهکارهای همکاری با نهادهای غذایی بین¬المللی
- انجام مطالعات رصد و پایش بین¬ المللی
- بررسی پارادایم¬های جدید در همکاری (همکاریهای جنوب-جنوب، سه¬ جانبه و ..) با هدف همکاری با کشورهای همسایه و همسو
- شناخت پارادایم¬ها و مدلهای نوین رایزنی کشاورزی و غذایی
- شناسایی نیازها و نقایص مدلهای همکاری¬های فعلی غذایی و تطابق با ظرفیت¬ها و توانمندی¬های فعلی جهت ارائه راهکارهای حل این نیازها و نقایص
- ترویج و توسعه گفتمان دیپلماسی غذایی
- تسهیل¬گری در شناخت و تقویت همکاری¬های کشاورزی و غذایی بین¬المللی
- رصد مفهومی حوزه دیپلماسی غذایی و همچنین رصد اقدامات کشورها و مناطق مختلف
- ارائه مشاوره تخصصی به دستگاههای مسئول در نظام دیپلماسی غذایی کشور برای اجرایی سازی اسناد بالادستی
[1] Food diplomacy
[2] Ibid.
[3] Nau, Henry R. 1978. The Diplomacy of World Food: Goals, Capabilities, Issues, and Arenas. International Organization 32 (3): 775–809.
[4] Barrett, Christopher B., and Daniel G. Maxwell. 2006. Towards a Global Food Aid Compact. Food Policy 31 (2): 105–118.



